loading...
مدبّر سایت
لوگو سایت

http://zibasaz.persiangig.com/pic/bism/8.gif

           


http://2sat.rozup.ir/Video/%D9%86%D8%B8%D8%B1_%D8%B4%D9%85%D8%A7_%D8%A8%D8%A7%D8%B9%D8%AB_%D8%AE%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%8A_%D9%85%D8%A7%D8%B3%D8%AA.gif


 

دلایلی مختلفی در ایجاد انزوا ی نوجوان  دخالت دارند از جمله صمیمیت و محبت در خانواده و فعالیت های سازنده در مدرسه و... هرچند ممکن است پژوهشگر نتوانسته باشد همه دلایل را بسنجد و یا همه راه حل ها را عملی کند تا این رفتار را کاملا از بین ببرد. با این وجود سعی بر آن است تا به بررسی علل موثر در این رفتار ،راهکار هایی برای والدین ،خود دانش آموز و همچنین عده ای از دبیران گرامی به ویژه مربی تربیتی پرداخته شود .

آرامش توام با خجالت وسکوت او توجه هرکس را به خود جلب می کرد . در گردآوری اطلاعاتی از محیط خانه و آموزشگاه مطالبی اینگونه بدست آمد : دانش آموز سر درد های شدید دارد ، او مجبور است از پدر و مادر و برادری که ناتوانی جسمی و روحی دارند پرستاری کند این مسئله را می توان واگذاری مسئولیت سخت و عدم توجه به میزان توانایی جسمی و روحی نوجوان قلمداد کرد.

در بررسی نگرش های همکاران در محیط مدرسه عده ای از دبیران او را  گوشه گیر و عده ای مخالف این موضوع دانستند. اما توجه به پیشینه موضوع ، کمی گوشه گیری و انزوا را در او اثبات میکند بی شک ابتکار فردی هر یک از مسئولین مدرسه می تواند نقش سازنده ای در کاهش برخی مشکلات روحی دانش آموز داشته باشد ،که این مهم بعد از گرد آوری شواهد در مرحله اول مورد تاکید عده ای از معلمان به ویژه مربی آموزشگاه قرار گرفت . معلم با شرکت دادن دانش آموز در فعالیت های جمعی و گروهی و تشویق در جهت پویایی بیشتر او در درس ها و مربی با واگذاری مسئولیت های مناسب وایجاد رابطه صمیمیت ، اهتمام در ارشاد صحیح و سر انجام فراهم کردن زمینه ی شکوفایی استعداد های او می تواند در کاهش انزوای دانش آموز موثر باشد .

در پایان ای مقاله ، قسمت گردآوری شواهد دو ، هرچند بهبود وضعیت بحران خانواده کاملا حاصل نشد اما با وجود این میزان انزوای دانش آموز در مدرسه کمتر ارزیابی شده است.

 

 

 

 

 

                                

  مقدمه

انسان در آستانه تولد، بالقوه موجودی است اجتماعی که تدریجا تحت تاثیر محیط، فعلیت پیدا می‌کند و قلمرو اجتماعی‌ شدنش به ترتیب خانه، کوچه، مدرسه، محل، شهر، کشور و جهان است.

نوجوانی دوره ای است که در آن دانش آموز بیش از هر زمان دیگر نیاز به راهنمایی و مشاوره دارد. نوجوان ضمن مشورت با اولیا و مربیان، دست کم باید بداند که چگونه خود را بهتر بشناسد و از برخوردهای زیان بخش در محیط خانه و مدرسه پرهیز کند." چهار راه نوجوانی"، روایتگر تجربه های اولیا و مربیان است که به ندرت فرصت می یابند فنونی را که طی سال ها در خویش درونی ساخته اند، بررسی کرده، به روشنی در باره آن سخن بگویند.
از جمله تغییرات دوره نوجوانی بروز تغییرات وسیع جسمی ورفتاری است که درغالب اختلالات رفتاری جلوه گر می شود یکی از این  این رفتارهاانزواطلبی دربعضی از دانش آموزان است.

نوجوان گوشه ‌گیر چون نمی‌تواند ارتباط مناسبی با محیط خود برقرارکند به عالم درون پناه می‌برد و به خیال بافی می‌پردازد. خجالت و سکوت ، فرار ازفعالیتهای اجتماعی ، محدود بودن و گاه فقدان روابط دوستی نزدیک ، بی‌حوصلگی ، کمک نخواستن از دیگران ، سازش با وضع موجود و اعتراض نکردن ، تسلیم شدن در برابرخواستهای دیگران ، تقصیر گناهان را به گردن گرفتن ، اجتناب از رقابت ، بی‌علاقگی به کلاس ، بی‌اعتمادی نسبت به تواناییهای خود و ... ، از علائم افرادگوشه‌ گیر است. نوجوان نسبت به خودش بی اعتماد شده و از شکستهای خودش می ترسد  بنابراین، فرد در دوره نوجوانی در عین استقلال و کم تجربگی، نیاز به کسب مهارتهای مختلف دارد و در این راستا، والدین و مربیان باید هدایت و راهنمایی وی را به عهده بگیرند.

انزوا طلبی یکی از رفتار های نسبتاً شایع است که اگر درمان نشود نوجوان را به سمت و سوی مشکلات دیگری مثل عدم اعتماد به نفس ، افسردگی ، اضطراب و زودرنجی سوق خواهد داد . عدم احساس توانمندی و کمی عزت نفس و نیز ناتوانی در بروز احساسات ، بیان افکار و نظریات ، خود باعث جدایی فرد از فعالیت گروهی است .

والدین نیز نقش مهمی در ایجاد این رفتار  نوجوان بعهده دارند. محرومیت از محبت خانواده و عدم توجه به مسولیتهای واگذار شده به او درشدت یافتن این اختلال تاثیر بسزایی دارد.انزوا شخصیت افراد را ضعیف و روح آن ها را علیل می سازد. آدمی را به عالم رؤیا و تخیل فرو می برد، به اتلاف عمرش وا میدارد .

 

غلبه براجتماع گریزی ، آموختن و تمرین كردن قابلیت های اجتماعی برای افزایش اعتماد به نفس و به كارگیری این توانایی ها در موقعیت های حقیقی ، نقش دادن  او درگروههای اجتماعی می تواند راه گشای مسولین مدرسه در درمان حالت انزوای دانش آموزان باشد. هدف اصلی به جمع کشاندن دانش آموزان گوشه گیراست.




                   

                              توصیف وضعیت موجود( تشخیص مساله)

 

از ابتدای سال تحصیلی  گاهی به دفتر مدرسه مراجعه می کرد وقرص سردرد می خواست .برایش عادت شده بود بعضی اوقات خودش می آمد ولی بیشتر مواقع دوستانش را برای گرفتن قرص  می فرستاد. کنجکاو شدم تاببینم چراقرص مصرف می کند ازسال پیش اطلاعاتی راجع  به وضعیت خانوادگی اش  داشتم.

یک روز مثل همیشه دوستش برای  گرفتن قرص به دفتر آمد .اورافرستادم سر کلاس وخودم به سراغش رفتم..رنگی زرد نشان از بی حوصلگی  داشت وحالتی پریشان وغمگین حاکی ازسردرد شدید پرسیدم چی شده؟جواب داد :    سرم درد می کند    به دکتر مراجعه کرده ای؟      بله خانم          تشخیص دکتر چی بود؟       گفت کم خونی.     دارو ویا قرصی هم بهت داده ؟    فقط  یک سرم وچند بسته  قرص آهن.      چرامی خواهی قرص مسکن بخوری ؟اینها برای سلامتی تو مضرند ؟      خانم بگذار بمیرم راحت بشم .    چی شده عزیزم ،مشکلی پیش اومده ؟      نه فقط میخواهم از این سردرد لعنتی راحت بشم.فقط گریه می کرد وصحبت خاصی نکرد .بعد از مدتی که آرام تر شد گفتم دوست داری من وتو با هم دوست باشیم تا هر وقت دلت گرفت ودوست داشتی پیش من بیایی ؟ سرش را به علامت تایید تکان داد . خانم تو رو خدا یک قرص به من بده .    عزیزم قرص خوردن زیاد باعث میشه تا کم کم بدنت به آن قرص مقاوم شود.وآن وقت دیگرتاثیری نخواهد داشت  باید یک فکر اساسی بکنی .باعین حال این بار برایت می آورم اما سعی کن این سردرد  راازطریق دیگر برطرف کنی . 

توصیف محیط وپرسنل آموزشگاه

محل خدمتم مدرسه ای است درحاشیه غربی شهرستان سبزوار.مدرسه ای با6کلاس درس درپایه های اول ،دوم،سوم راهنمایی ودوکلاس اول متوسطه که ضمیمه راهنمایی شده است.محیط آموزشگاه بسیار وسیع که ساختمان آموزشی آن درقسمت انتهایی با نمای سفالی وکلاسهای نسبتا بزرگ ومناسب  واقع شده است. .مدرسه درابتدای  این منطقه واقع شده  ودانش آموزان بیشتر ازراههای دور برای تحصیل به این آموزشگاه می آیند.

آموزشگاه مذکور از امکانات محدودی برخوردار است .نمازخانه نداشته وبرای همه کارمندان فقط یک دفتر باوسعت نسبتا زیاد وجود دارد.  قسمتی از دفتر به میز مدیریت دوشیفت ، قسمتی میز معاون وقسمتی نیز به میز مربی پرورشی و بهداشت  اختصاص داده شده است .

این مدرسه به مسولیت مدیر ،معاون آموزشی ،مربی پرورشی ،مربی بهداشت وحدودشانزده  نفر از دبیران هردو مقطع برای تعداد  120نفر دانش آموز اداره می شود.اغلب همکاران دارای مدرک  لیسانس ،معاون  فوق لیسانس وسه نفر از همکاران فوق دیپلم دارند.خدمتگزار مدرسه نیز بی سواد است.کمترین سابقه خدمت رامعاون وسایر دبیران سوابقشان بیشتر از 16سال است. این آموزشگاه در سالهای گذشته مشاور هم داشته اما امسال ندارد.

کلاسهای 121و122مختص دانش آموزان سال اول متوسطه است .کلاس 121 نسبت به کلاس 122 کوچکتر تاریکتر ودلگیر به نظر می رسد.مسئله مورد پژوهش مربوط به یکی از دانش آموزان همین کلاس است.

مدیر مدرسه با18سال  سابقه دومین سال است که مدیریت آموزشگاه را به عهده دارد وقبلا چندین سال معاون همین مدرسه بوده است.

بنده  مربی پرورشی این آموزشگاه هستم، وسومین سالی است که  دراین محل مشغول به خدمتم.15 سال سابقه خدمت در رشته پرورشی ،بامدرک فوق دیپلم دارم .درحال حاضرهمزمان با خدمت  در  رشته کارشناسی دینی عربی-  دردانشگاه پیامبر اعظم (ص) درسبزوار- مشغول به گذراندن ترم سوم می باشم.تقریبا با بیشتر دانش آموزان آشناهستم.علاقمند شدم تا طرح پژوهشی ومطالعاتی خود را بر روی دانش آموزی با اسم مستعار «انیس »ودوستان او «مونس »و «انسیه»اجرا نمایم . بجاست در این پژوهش از راهنماییهای استاد ارجمند جناب آقای طاهری صمیمانه تشکر نمایم .

 

توصیف ظاهری دانش آموز

انیس   وضع ظاهري خوب و مرتبی دارد.لباس فرم می پوشد لاغر اندام است وقد متوسطی  دارد.‘ گاهی هد می زند وگاهی موهایش رابه طرز زیبایی بیرون از مقنعه اش قرار می دهد. مودب است  ومشکل اخلاقی مهمی ندارد. با دوستانش زياد صميمي نمي شود ، تنهابا یکی دوتا از دانش آموزان رفت وآمد دارد. دوست صمیمی او مونس است . اونحیف ولاغر است وگاهی اوقات رنگ پریده وناخوش احوال  به نظر می رسد.بیشتراز سردردهای طولانی رنج می برد .

انیس  رااغلب بامونس  می بینم.مونس  امسال همکلاسی او شده .اودختری است با روحیات خاص .سال گذشته چند مورد اخلاقی از جمله موبایل ووسایل آرایشی  ازاو دریافت کرده بودیم .از مشکلات اونیز بی اطلاع نیستم .اما در هر صورت اورانیز دوست دارم.این دونفر بیشتر وقت خود راباهم می گذرانند حتی درخارج از مدرسه هم به خانه همدیگر می روند.  وضعیت درسی او معمولی  است  ازحضور در کلاسهای زبان و عربی رضایت چندانی ندارد واغلب در این ساعات او به بیرون از کلاس می آید و وقت گذرانی می کند.

هیچگاه  از وضعیت مالی خانوادگی اش شکایتی نکرده است در تهیه وسایل ولوازم تحصیلش کمبودی در او دیده نمی شود.ساکت وآرام است .بندرت دراو پرخاشگری دیده می شود.خجالتی است وهیچگاه وارد دفتر نمی شود مگر به ضرورت.خیلی کم اورادر نماز جماعت می بینم .

 

 

 گرد آوري اطلاعات وشواهد1-پیشینه تحقیق

 

تا قبل از قرن بیستم، کسی نوجوانی را به عنوان دوره‌ای از مراحل تحول رشد مطرح نمی‌کرد؛ کودکان بلافاصله بعد از بلوغ به جهان بزرگسالان قدم می‌نهادند. اما امروزه می‌دانیم چنین دیدگاهی ناعادلانه است؛ درست زمانی که نوجوان با سرعت بی‌سابقه‌ای بلوغ جسمانی را می‌گذراند و درصدد کسب هویت نیز هست، اجتماع از او می‌خواهد که مستقل باشد، روابطش را تغییر دهد و سازگاری جنسی و آمادگی شغلی داشته باشد. در جامعه امروزی حتی مراسم آیینی به منظور اعلام ورود به جامعه بزرگسالان که در گذشته انجام می‌شد نیز، به دست فراموشی سپرده شده است؛ چون به نوجوان این حق داده می‌شود با برخورداری از فرصت کافی برای ایجاد شرایط تحول و پس از کسب آمادگی‌های لازم قدم در بزرگسالی بگذارد.

برخی از نظریه پردازان دوره نوجوانی را پر تنش و تؤام با شور و هیجان می دانند . افراد در دوره نوجوانی دستخوش دگرگونی های چشمگیری می شوند که غالبا همراه با نوسانات پر شور عاطفی بوده ، نوجوان را با احساسات متناقض و تحریکات فیزیولوژیکی و غیره روبرو می سازد .

 برای تجسم مفهوم نوجوانی، اتومبیلی را که در جاده‌ای آسفالتی و عریض، با سرعت در حال حرکت است در نظر بگیرید. راننده پس از طی مسافتی بدون علایم هشدار دهنده کافی، ناگهان در مقابل خود جاده‌ای خاکی و پردست‌انداز مشاهده می‌کند، بلافاصله سرعت خود را کم کرده و با احتیاط کامل از کنار موانع و دست‌اندازها عبور می‌کند. سلامت راننده در گرو مشاهده دقیق موانع، تنظیم سرعت، صبر و خویشتن‌داری وی است وگرنه امکان هرگونه تصادم، اصطکاک و آسیب‌دیدگی به شدت وجود دارد. اگر در مثال فوق، جاده زندگی جایگزین شود؛ دوره نوجوانی همان بخش خاکی و پردردسر مسیر حرکت اتومبیل است. طبیعی است آن‌هایی موفق می‌شوند دست در دست نوجوانان این مسیر را به سلامت و با امید به آینده‌ای روشن طی نمایند که ضمن شناخت کامل مسیر، شکیبایی و تفاهم پیشه سازند.

  ویژگی‌هایی که در تعاریف نوجوانی مورد استفاده قرار گرفته است، در هشت گروه قرار می‌گیرد:

گروه 1. نوجوانی یک دوره مهم است: همه دوران عمر مهم است اما برخی از آن‌ها مهمتر از سایرین می‌باشند. در میان ادوار زندگی، نوجوانی از اهمیت خاصی برخوردار است. زیرا این دوره هم دارای تاثیرات ناگهانی بر رفتار و دیدگاه فرد می‌باشد و هم نتایج درازمدت به ارمغان می‌آورد. توام بودن تاثیرات روانی و تحولات فیزیکی نیز بر اهمیت این دوران می‌افزاید.

مطابق یافته‌های روان‌شناختی، نوجوانی مرحله‌ای در چرخه تحول روانی است که پس از کودکی به وقوع می‌پیوندد و دوره تغییرات عمیق و واقعا به منزله دگرگون شدن است. نوجوانی و بخصوص سال‌های اول آن، قبل از هر چیز دوران تغییرات جسمانی، جنسی، روانی و نیز تغییر در الزامات اجتماعی است.[1]

گروه 2. نوجوانی یک دوره انتقال است: نوجوانی عبور از مرحله‌ای از رشد به مرحله دیگر می‌باشد با این ملاحظه که آنچه قبلا واقع شده نشانه خود را روی حال و آینده باقی می‌گذارد. جنبه‌های کودکانه کنار گذاشته می‌شود و الگوهای جدید رفتاری و نگرشی جانشین چیزهایی می‌شود که ترک شده‌اند.علاوه بر تغییر یافتن، نوجوان برای مواجه شدن با مسایل زندگی نیز مجهز می‌شود؛ این با تصمیم برای اتخاذ وضعیتی مشخص و مستقل از بزرگسالان در موقعیت‌هایی که برای وی به وجود می‌آید؛ محقق می‌شود. تغییرات فیزیولوژیک و بروز آثار و صفات جنسی ثانوی تنها اتفاق دوران نوجوانی نیست. تحولات و تظاهرات روانی هم در کنار آن به وقوع می‌پیوندد. تغییرات جسمی و روانی باعث متحول شدن شخصیت فرد و شکل‌گیری آن می‌شود. در نتیجه چنین تحولات عمیقی، نوجوان قدم به دنیای درون خود می‌گذارد؛ قدرت تفکر را درک می‌کند و سازش‌های دوران کودکی را کنار می‌نهد.[2]

 گروه 3. نوجوانی یک دوره تغییر است: پنج نوع از تغییرات با شتاب در نوجوانی به وجود می‌آیند:

اول: توسعه حیات عاطفی که سرعت و میزان تغییرات بدنی و روانی، شدت آن را تعیین می‌کند.

دوم: احساس بی‌ثباتی به علت سرعت تغییراتی که با رشد جنسی همراه است.

سوم: تغییراتی که در بدن، علایق و نقش‌هایی که در گروه‌های اجتماعی از آنان انتظار می‌رود ایفا نمایند؛ به وجود می‌آیند.

چهارم: تغییر در ارزش‌ها به گونه‌ای که اهمیت مسایل مهم گذشته جای خود را به مسایل جدیدی می‌دهد.

پنجم: تغییر به حالت دمدمی، مثلا درخواست و تقاضای استقلال دارند، در حالی که از مسوولیت‌هایی که همراه با استقلال است، هراس دارند. در تعاریفی که از نوجوانی به عمل آمده است، گذار از کودکی به بزرگسالی با تغییر شرایط جسمی و روانی مشهود است. دایره‌المعارف بریتانیکا، نوجوانی را به عنوان دوره‌ای بین کودکی و بزرگسالی تعریف کرده است: اصطلاح نوجوانی ازیک کلمه لاتین مشتق شده است که معنای آن رسیدن به بزرگسالی است.

  گروه 4. نوجوانی یک سن مساله‌آفرین است: نوجوانان به دلیل بی‌تجربگی و عدم پذیرش کمک دیگران، به تنهایی در غلبه بر مسایل‌شان ناتوان هستند و حل مسایل و مشکلات خود را بیش از انتظارات خود می‌یابند و تلاششان در غلبه بر مسایل ممکن است به شکست منجر شود. بسیاری از این شکست‌ها نتایج غم‌انگیزی دارند. ارسطو سیصد سال پیش از تولد مسیح(ع)، نوجوانان را موجوداتی پرشور و آتشی‌مزاج تعریف کرده است که آماده‌اند خود را به دست غرایز بسپارند. " استانلی های "، پدر روانشناسی نوجوانی و بلوغ ، دوره نوجوانی را دوره فشار و طوفان  و تنش شدید و نیز دوران توانایی فوق‌العاده جسمانی، عقلی و عاطفی می‌دانست.  همانگونه که طوفان به یکباره و بدون خبر، اثرات شدید و مخربی به جای می گذارد، دوره نوجوانی نیز به طور ناگهانی با بلوغ شروع می شود و اثرات شدیدی بر رفتار و حالات نوجوان به جای می گذارد. والدین باید نوجوان را پذیرفته و او را هدایت کنند تا بتواند به درستی این انتقال را انجام دهد.

 گروه 5. نوجوانی زمان جستجوی هویت است: موقعیت نوجوانان مبهم است. آن‌ها به تدریج با تلاش برای شناختن نقش و توانایی و ارزش‌ها درصدد جستجوی هویت برمی‌آیند. در این جستجو آن‌ها برای احساس جدیدی که از استمرار و یکنواختی دارند مبارزه جدیدی آغاز می‌کنند. مبارزه برای جستجوی هویت بر رفتارهای نوجوان اثر می‌گذارد؛ مثلا آن‌ها را مجبور به کارهای ساختگی می‌کند، تا بدین‌وسیله هویت جدیدی برای خود کسب و از آن محافظت کنند.

 گروه 6. نوجوانی سن هراس می‌باشد: در یک‌سو قالب‌های فرهنگی که همچون آیینه‌ای، عکس‌العمل‌های مناسب اجتماع را در خود منعکس می‌کند از نوجوان می‌خواهد فردی مرتب، قابل اعتماد و دارای قدرت آفرینندگی باشد و در سوی دیگر بزرگسالان، که مسوول راهنمایی و حمایت از نوجوانان هستند قرار دارند. گروهی از روان‌شناسان معتقدند: نوجوانی با ظهور بلوغ جنسی آغاز می‌شود و با خاتمه نگرانی‌ها و ناراحتی‌های آن خاتمه می‌یابد. گروهی دیگر نوجوانی را برزخی میان نیاز به وابستگی به بزرگسالان و بی‌نیازی و وابستگی به خویشتن تعریف کرده‌اند[3].

گروه 7. نوجوانی زمان آرمان‌گرایی است: نوجوانان با داشتن آرزوهای غیرواقعی که از آرمان‌گرایی ناشی می‌شود، سعی در تغییر وضعیت موجود و بهبود آن دارند. تا اینکه زمانی فرا می‌رسد که این آرمان‌گرایی را با افزایش قدرت تفکر عقلانی و توسعه تجارب اجتماعی رها می‌سازند. از دیدگاه هوشی و عقلی، نوجوانی را دوره پیدایش ادراک مفاهیم و افکار انتزاعی تعریف کرده‌اند.[4] در تعریفی که هاروکسدر کتاب نوجوانی خود ارایه کرده است، نوجوان موجودی معرفی شده است که از نظر بدنی در حال دگرگونی و تحول، از لحاظ عاطفی نابالغ، از نظر تجربه محدود و از دیدگاه فرهنگی تابع محیط است. همه چیز می‌خواهد اما نمی‌داند چه باید بخواهد. فکر می‌کند همه چیز می‌داند اما چیزی نمی‌داند. تصور می‌کند همه چیز دارد اما در واقع چیزی ندارد. نه از مزایای کودکی بهره می‌برد نه از امتیازات بزرگسالی، در رویا و تخیل زندگی می‌کند اما با واقعیت روبروست.

 گروه 8. نوجوانی آستانه بزرگسالی است: در سال‌های پایان نوجوانی که نوجوانان به بلوغ قانونی می‌رسند، روی رفتارهایشان متمرکز می‌شوند تا بتوانند با بزرگسالان معاشرت نمایند و معتقدند این رفتارها، تصویری دلخواه از آنان به وجود می‌آورد.[5] هوی‌گهرست یکی از روان‌شناسان پرورشی، نوجوان را با این خصوصیات و آمادگی‌ها تعریف می‌کند:

 میل به آزادی و رهایی از سلطه پدر و مادر، گرایش به ارتباط با نوجوانان دیگر، علاقه به انتخاب شغل و آمادگی برای قبول مسوولیت، کوشش در راه تامین مالی و استقلال اقتصادی، گرایش به انتخاب همسر و تشکیل خانواده، آمادگی برای پی‌بردن به ارزش‌های اخلاقی و معنوی، آگاهی از محدودیت‌ها و توانایی‌های خود و دیگران، نیاز به راهنمایی و پیشرفت به سوی کمال[6].

 نوجوانی در تعریفی دیگر، دوره بی‌سروسامانی روحی قلمداد شده است. زیرا در این دوره فرد دیگر نه جزء کودکان است و نه به درستی بالغ شده است[7].

 در یک جمع‌بندی می‌توان گفت، بیشتر صاحبنظران نوجوانی را یک حد فاصل بین کودکی و بزرگسالی می‌دانند. نوجوان از یک‌سو در حال گسیختن پیوند‌های خود با دوره کودکی و از دیگرسو شیفته دستیابی به استقلال جوانی و بزرگسالی است. ولی به طور کامل نه این است و نه آن. لذا این دوره دارای طیف وسیعی است که با بخشی از قلمرو کودکی مرتبط شده و در انتهای طیف به جوانی پهلو می‌زند.

دانش آموز :

امروز خاله انیس  به دنبال او آمده  تااورا مجددا به درمانگاه ببرد .فرصت را از دست ندادم .سوالاتی که مورد نظرم بود از او پرسیدم .     چرا  می خواهید او را به دکتر ببرید؟          سردردهای شدید دارد . دکترقرص آهن تجویز کرده اما افاده نکرده     آیا انیس  مشکلی دارد که از آن رنج  ببرد؟          مادرش که ناراحتی اعصاب دارد وتحت درمان پزشک است . پدرش هم که دائما در خانه مادرش است ،فقط گاهی سراغ آنها را می گیرد .یک برادر مریض هم دارد که مشکلاتی را برای انیس  ایجاد می کند .او نیز عصبی بوده وبه نوعی عقب ماندگی ذهنی دچار است.اینها به کنار بیچاره انیس کارهای شخصی برادرش را هم باید انجام دهد چون که مادرش توانایی این کارها را ندارد.

ازدانش آموزان همکلاسی اش (بخصوص مونس)درباره علت سردرد انیس  پرسیدم..می گویند کم خون است .

با برگزاری چندین جلسه به صورت فردی انیس  مرا از وضعیت خانوادگی اش مطلع می سازد،اینکه مدتی است سردرد های شدید او را آزار میدهد وتمرکز حواس او در درس خواندن به هم می خورد و منجر شده تا از بعضی از درس ها مثل زبان و عربی واهمه داشته باشد او ناامیدانه لطف و رحمت الهی را از یاد برده ،اعتقاداتش ضعیف شده و اظهار می دارد خدا آن ها را فراموش کرده است. با گذشت چند جلسه صمیمیت او با من بیشتر شده به طوری که در مدرسه بیشتر از سایر همکاران با من ارتباط برقرار می کند.

روزهای متمادی می گذشت .اوقات بیشتری رابا انیس می گذراندم.اوایل کمتر ازاوضاع خود وخانواده اش  برایم تعریف می کرد ولی باگذشت زمان صمیمی تر شدیم .یک بار وقتی از او پرسیدم آیا تاحالا  با خدا رازونیاز کردی وازخدا کمک خواسته ای ؟در جوابم گفت :چه فایده خدا صدای من را نمی شنود.

چرا ؟آیا خواستی وجواب نگرفتی ؟         آره .     ادامه دادم چه وقتهایی نماز می خوانی ؟     بعضی وقتها.        تا حالا در مورد پدرت چیزی نگفته ای .دلیل خاصی داره ؟ پدرم بیشتر در خانه مادرش است .روزها گاهی به ما سر می زند.     پدر و مادرت ازیکدیگر جدا شده اند ؟ نه         پدرم هرچی مامانش میگه انجام می دهد.وهمیشه در خانه انهاست.    توپدرت رو دوست داری ؟آره                       چقدر؟      خیلی زیاد .پدرم مریضه و ناراحتی اعصاب داره.برادر هم یا خواهر هم داری ؟     فقط یک برادر دارم       چند سالش است بزرگتر ازشماست ؟      آره حدود  بیست سالشه  عقب مانده ذهنی است .                 به خاطر راحتی او وکمتر شدن مشکلاتتان ،نخواستید که اورا مثلا به بهزیستی  معرفی کنید ؟           نه من  برادرم راخیلی دوست دارم .او بدون من می میرد.

شنیدم گاهی مزاحم درس خواندن تو می شود .درسته ؟آره کتابهایم را برمی دارد و به حساب خودش می خواند آنهم بلند بلند .ومانع درس خواندن من می شود .هرجا بروم او هم می آید حتی گاهی که دوست دارم به خانه خاله ام بروم ،دنبالم راه می افتد.

بیشتر از چه کسانی خوشت می آید ؟ یا بهتر بگویم باچه کسانی رفت وآمد داری؟ فقط یک خاله دارم که بیشتربه خانه آنها می روم وگاهی بادختر دایی ام هم صحبت می شوم .                            کدامیک از دانش آموزان را بیشتر دوست داری ؟    مونس          چه دلیلی برای دوستی بااو داری ؟    او هم مثل من تنهاست . ما بهتر همدیگر را درک می کنیم .

یک روز صبح ،وقتی در سالن مدرسه اورا دیدم تاحدودی ناراحت  به نظر می رسید.به بهانه ای به او نزدیک شدم . آشفته به نظر می رسید.پرسیدم چیزی شده ؟    گفت دلم خیلی هوای مشهد رو کرده .خندیدم وبا دست به پشتش زدم وگفتم کی بریم؟       کجا ؟       مشهد دیگه .  کمی بااو واطرافیانش شوخی کردم تا شاید از آن حال وهوا بیرو ن  بیاید .

ازمدیر مدرسه اجازه گرفتم تا ملاقاتی نیز با مادرش داشته باشم .ایشان این اجازه را دادند اما خاطر نشان کردند که:مادر او مریض است وشاید نتواند به شما کمک چندانی بکند ..بااین وجود به فکر برقراری این ارتباط بودم.

از انیس  مي خواهم به يكي از والدينش بگويد به مدرسه بيايند . بعد از چند روز مادراو به مدرسه مي آيد.

شواهدی از سال گذشته

رفتارهای انیس کاملا با سال پیش تفاوت کرده است .برخی رفتارهای ناهنجار وشیطنت آمیز او کمرنگ شده است. سال گذشته انیس و دوستش –که امسال به مدرسه نمی آید،ومن نام مستعار او را انسیه گذاشته ام-همکلاسی بودند.انیس و انسیه از ابتدای سال با هم دوست بودند. که البته او دوست شایسته ای برای انیس نبود،زیرا بیشتر جریانات ماجرا به او مربوط می شد.

یکی از دانش آموزان روزی یک چک پول 50 هزار تومانی پیداکردوبه دفتر آورد. ما نیزآن را نزد خود نگه داشتیم تا صاحب آن پیدا شود.

انیس مدتی بود افت تحصیلی پیدا کرده بود وهمکاران از او شکایت درسی داشتند. مشاور مدرسه چند جلسه ای با مشاوره کرد .

ناگفته نماند که با وجود اینکه مشاور مدرسه مهربان بودند اما گاهی پیش می آمد که بعضی از دانش آموزان با من احساس راحتی  بیشتری می کردند. .بیشتر شکایات وصحبتها رانزد من بازگو می کردند تا من به اطلاع  مدیر برسانم .

انیس از جمله کسانی بود که در عین حال که  زیاد صمیمی نمی شد رابطه حسنه ای با من داشت.نزدم آمد واظهار داشت که چک پول مال اوست .اینکه از کجا آورده و چرا به مدرسه آورده ،جای تعجب بود.

طی چند جلسه دستگیرم شد که مقدار بیشتری از پول از انسیه دوست اوست .انیس و مونس  اظهارات متفاوتی داشتند.مانیز فقط شرط کردیم تا یکی از والدین برای گرفتن آن پول  مراجعه کنند. دراین میان ازروابط انیس باانسیه ناراحت بودم چون انسیه دوست پسری داشت که هم موقعیت خودش را وهم موقعیت انیس را خطرناک ساخته بود.سعی کردم جریان بصورت مسالمت آمیزی به اتمام برسانم.انیس می گوید:قصدداشته ام به خاله ام بدهم تا در بانک بگذارد. وانسیه می گوید :نمی خواستم مادرم بفهمد که من پول دارم. بالاخره مادر انیس برای گرفتن پول به مدرسه آمد وما چون از وضعیت بیماری او خبر داشتیم جریان را برایش تعریف نکردیم.

 

  

 والدین-(مصاحبه)

مادر انیس  ناراحتی اعصاب داشته  ویکبار هم سکته مغزی کرده است وتحت درمان پزشک متخصص میباشد.به زحمت می توان صحبتهایش را فهمید .اما واقعا همکاری لازم را با من می کند وبه پرسشهایم پاسخ می دهد ،هرچند گاهی از جریان اصلی فاصله می گیریم .واین ناشی از عدم مهارت من در اجرای مصاحبه است . طی این  مصاحبه سوالاتی مانندوضعیت خانوادگی ،ارتباط افراد خانواده با انیس  موقعیت اقتصادی و روابط ااو با مادر و دوستانش علل افت تحصیلی و پیشنهاداتی در این زمینه پرسیده شد.

از او مي خواهم نظرش را در مورد هریک از سوالات بازگو کند . به نظر اوانیس قربانی ندانم کاری پدرش شده است.می گوید انیس  برادر ناتوانی دارد که به نوعی اونیز دچار ناراحتی اعصاب است.کارهای شخصی برادرش رانیز مجبور است انجام دهد. بامن هم زياد حرف نمي زند !  پرسيدم آيا پدرش مي تواند سري به مدرسه بزند ؟می گوید: نه.اوهم ناراحتی اعصاب دارد.

خلاصه ای از مصاحبه با مادر انیس  به شرح زیر است:

-)طبق گفته هاي مادرش او درخانه كم حرف بوده وكمتر اظهارنظر مي كند .

-)انیس برادری دارد که دچار عقب ماندگی ذهنی است و بیشترین مزاحمت را برای انیس در خواندن درس هایش ایجاد می کند.

-)مادر انیس  به واسطه ناراحتی قلبی قادر به انجام کار های خانه نبوده و انیس  به ناچار مجبور است هم کارهای خانه و هم کارهای  شخصی برادرش را انجام دهد.

-) پدر انیس  همچون برادرش دچار عقب ماندگی ذهنی است که البته به نظر می رسد در ابتدا وضعیت روانی بهتری داشته است ولی اکنون بیشتر در خانه مادرش به سر میبرد و فقط روزی یک بار از خانواده اش سر می زند.

-)انیس  علاقه شدیدی به پدرش دارد و از طرفی متاسفانه به واسطه ناتوانی پدر از محبت پدری به دور مانده است.

- )تنها دوستی که انیس  با او صمیمی است مونس  است که اتفاقا مادر او نیز  درست شبیه مادرانیس  دچار ناراحتی است .

-)در میان فامیل و آشنا انیس  تنها با یکی از خاله هایش صمیمی است وفقط گاهی با دختر دایی اش ارتباط دارد.

 

 

 

 

 

همکاران

طی جلسه ای که با حضور مدیر و معاون و مربی آموزشگاه و تعدادی از دبیران دبیرستان در دفتر مدرسه برگذار شد مدیر مدرسه وضعیت انیس اینگونه بیان می کند سال گذشته بیشتر حواس پرت بوده  وبه پاره ای از مسائل که در سال گذشته برای انیس  رخ داده بود اشاره می کند که شرح آن قبلا از نظرتان گذشت.

 دربین همکاران صحبت ازانیس  را پیش می کشم.دونفر ازدبیران نیز که سالهای گذشته در این مدرسه تدریس داشته اند اظهار می دارند انیس  درسال پیش  نسبت به سال اول راهنمایی افت تحصیلی پیدا کرده است.وغالبا ساکت است .مدیر حرف ایشان را تایید می کند.معاون مدرسه تازه به این مدرسه آمده تاکنون موردی از او ندیده است.

شرح واقعه [8]

دراین قسمت به بررسی  مواردی از شرح واقعه  نویسی که  از همکاران دریافت شده ،می پردازیم:

دبیر ریاضی در مورد انیس  عنوان نموده که باعلاقه در حل تمرینات شرکت می کند .سایر دانش آموزان به او علاقمند می باشند،اما او بیشتر با مونس  رابطه صمیمی دارد. وابستگی او به قدری است ،که اگر یک روز مونس  غایب باشد ،انیس  تنها می نشیند . حالات خنده بر رخسار انیس   مشاهده  می شود.باحوصله و دقت تمرینات ریاضی را حل می کند .وبرای حل  تمرینات دوطلب حضور در پای تخته است.

دبیر ادبیات فارسی ،که رابطه صمیمانه ای با انیس دارد، درشرح واقعه نوشته که:به درس خوب گوش می دهد موقع مطالعه به شدت مطالعه می کند از درس جدید و مشکل پیش آمده در این درس می پرسد.به سوالاتی که از دیگران پرسیده می شود وقادر به پاسخگویی نیستند،با اجازه پاسخ می دهد.ایشان وضع کنونی انیس  را بهتر از اول سال تحصیلی ارزیابی می کند.

دبیر مطالعات اجتماعی او نوشته قرار بوده در این جلسه امتحان شفاهی گرفته شود ،بعد از 10دقیقه فرصت برای یادآوری از دوطلبین می خواهم تادست بلند کنند هرچند انیس از لحاظ درسی خوب است ولی دوطلب نمی شود.او آخرین نفری است که امتحان می دهدونمره ی نسبتا بالایی نیز می گیرد.

دبیر عربی او اظهار می دارد انیس  درفعالیتهای کلاسی شرکت نمی کند درسش خوب نیست،تمارین را حل نمی کند مدام بادوستش صحبت می کندوپای راست خود را درحین نوشتن مطالب تکان می دهدومی لرزاند.درهنگام درس توجه کافی به درس ندارد.

دبیر فیزیکش می نویسد:در تمام مدت کلاس صحبت می کنداز لحاظ درسی معمولی است.باسایر دانش آموزان کمی پرخاشگراست وگاهی نیز درخود فرو رفته وتوجهی به کلاس ندارد.

معاون سال گذشته  می نویسد:گاهی اوقات گوشه گیر ومنزوی بود بعضی مواقع بی حوصله به نظر می رسید وآن زمانی بود که درمنزل با مشکلی برخورد کرده بود ودررفتارهایش در محیط مدرسه بوضوح دیده می شد. از پاره ای از مسائل خانوادگی اش رنج می کشید. به طوری که باافت تحصیلی او مواجه شد.

مقیاس درجه بندی رفتار[9] :

فرم های ویژه ای به منظور درجه بندی رفتار دانش آموز تهیه گردید و در اختیار عده ای از دبیران گذاشته شد. طبق گفته تعدادی  از دبیران بیشترین درصد اعتماد به نفس او تعلق یافته و کمترین درصد ها در مواردی چون بی حوصلگی وبی علاقگی به کلاس ،بی اعتمادی به توانایی های خود به چشم می خورد.

نقاشی:او در نقاشی که می کشد آن را اینگونه تفسیر می کند من از دور طواف کنندگان خانه خدا را تماشا می کنم و لذت می برم و آرزو می کنم روزی در جمع آن ها باشم . در یکی از ملاقات هایی که با هم داشتیم، روزی اوآرزوی رفتن به مشهد و زیارت حرم آقا امام رضا(ع)را عنوان می نماید از او می پرسم دلیل رفتن شما به زیارت چیست ؟ می گوید خیلی دلم گرفته می خواهم با امام رضا(ع) صحبت کنم .

اسناد :بامراجعه به دفاتر وژوریهای امتحانات سالهای اول تا سوم راهنمایی ،وسال پنجم معدل اودر سال پنجم 24/19درسال اول15/19درسال دوم11/18در سال سوم 90/16که در دروس قرائت زبان واملای زبان درهردو ترم تجدید شده است.

                                  

تجزیه تحلیل و تفسیر

انیس  با وجود حضور مادروبرادرش درخانه تنهاست ‘ كسي را براي صحبت ودرد دل ندارد ‘به نظر می رسد مشکل مالی ندارندولی بنا به اظهارات خود انیس ، دایی اش خرجی آنها رامی دهد. احساس مي كند خدا به حرف هايش گوش نمی دهد وبه عبارتی آنها را دوست ندارد. بنابراين  نماز نمی خواند. كم حرف وگوشه گير است ‘ درخانه فرصت براي درس خواندن وكتاب خواندن دارد . ولي حوصله درس خواندن ندارد.  از طرفی برادرش گاهی مزاحم درس خواندن  اومی شود. اگر خصوصيات بارز او تقويت نشوند و او از انزوا خارج نشود حيف است وشايد دير شود !

بايد كاري كرد كه اواز این انزوا درآیدوبه پرورش استعدادهایش بپردازد.‘ درس بخواند ودر جهت رشدوپیشرفت خود گام بردارد.

الف)علل از دیدگاه والدین

مادر انیس  علت بی حوصلگی و سکوت انیس را فشار روحی  ناشی از عدم توجه پدرش می داند –البته نه به این معنی که دوستش نداشته باشدبلکه به این دلیل که بیمار جسمی دارد. از طرفی نیز مادر بزرگ انیس را بعنوان عامل    دیگر معرفی می کند.اینکه پدر او همیشه درمنزل مادرش بسر می برد.وکمتر در کنار خانواده اش است وباعث شکاف و فاصله عاطفی بین آنان شده است.ازسوی دیگر برادر انیس بیشترین دخالت را در عامل انزوای او دارد . شاید به این دلیل که با سرو صدا و به هم ریختن آرامش انیس در مواقعی که در خانه به سر میرود . او طی مصاحبه بیماری پسرش را توضیح داده و اینکه موقع مطالعه  انیس ، او نیز با صدای بلند می خواند و یا کتاب های او را به هم می ریزد و از این جهت آرامش از او سلب می شود .

گفتیم که مادر انیس سکته ی مغزی کرده به گونه ای که ناتوانی او در حین مصاحبه کاملا مشهود است واین  امر برقراری ارتباط بیشتر را با انیس کاهش داده و منجر شده تا مادر او نیز نتواند کمبود محبت و هم صحبتی با او را جبران نماید .

به علاوه ایشان با اظهار نگرانی که نسبت به  رفت و آمد انیس دارد می گوید همیشه او را نصیحت می کنم که باوقار باشد و (به عبارتی از راهش بیاید و از راهش برود) مادرش بیشترین مواقع سکوت و انزوای انیس را زمانی که در خانه است  می داند .

از میان اقوام صمیمی اوبا خاله و مادر بزرگ مادریش ارتباط بیشتری دارد .ایشان نیز دوست صمیمی انیس را، مونس – که در نزدیکی منزل آن ها زندگی می کند – معرفی می کند .

ب)علل از دیدگاه همکاران

مدیر مدرسه معتقد است به هیچ رو انیس منزوی و گوشه گیر نیست بلکه مشکلات درون خانه (یعنی مادر برادر و پدرش) به افت تحصیلی او دامن زده است. 

معاون آموزشگاه می گوید گاهی اوقات گرفته به نظر می رسد  و معتقد است که کمی گوشه گیری داردو آنطور که سایر دانش آموزان همسال او هستند جنب و جوش ندارد.

باتوجه به بررسی شرح واقعه و مقیاس درجه بندی رفتاری که از دبیران گرد آوری شد :

دبیر ریاضی میزان علاقه به برقراری ارتباط با سایر دانش آموزان و علاقه مندی او به کار گروهی ،صمیمیت و محبوبیت . رقابت در درس ها و میزان پذیرش مسئولیت فردی و گروهی را با درصد بالایی عنوان می کند و کمترین درصد را انزوا طلبی وبی حوصلگی به کلاس ودرس ریاضی وبی اعتمادی به تواناییهای خود عنوان می کند.

دبیر ادبیات بالاترین درصدرامیزان علاقه مندی به کارهای گروهی، رقابت در درس و پذیرش مسولیت  فردی و گروهی قلمداد کرده و معتقد است کمی گوشه گیر ، بی حوصله وبی اعتماد به توانایی های خود است.

دبیر مطالعات اجتماعی اورا دانش آموز زرنگ وبااستعدادی می داندکه میزان علاقمندی او در کارهای گروهی ودوطلبانه کم است ودر عین حال در رقابت در درسها وسازش با وضع موجود برتر از دیگران است.

دبیر فیزیک درصد علاقمندی به کارهای  گروهی ،بی اعتمادی به تواناییهای خود وتسلیم در مقابل  خواسته های دیگران را کم بیان نموده وبیشترین درصدرابه میزان اعتمادبه نفس ،گوشه گیری ومیزان توقع وانتظار او داده است.

دبیر عربی درصد ناچیزی به  میزان علاقمندی او به کارهای گروهی ،،میزان صمیمیت و محبوبیت او در بین دانش آموزان ،رقابت در درسها،خلاقیت وسرعت عمل او در پاسخ به سوالات ومیزان پذیرش مسولیت او داده است.وانزواطلبی وبی حوصلگی ،بی اعتمادی به تواناییهای خود،میزان خجالت وشرم،وتسلیم در مقابل خواسته های دیگران را بادرصد بالاتری عنوان نموده است.

دبیر زبان اوفرمهای مقیاس درجه بندی وشرح واقعه را قبول نمی کندامادر جلسه ای که به همین منظور برگزار شده ،اورا دانش آموزی ضعیف  می داند،که دائما از حضور در کلاس اجتناب می ورزد.

من نیز بعنوان مربی پرورشی معتقدم نشانه های حاکی از خجالت وسکوت ،احساس محرومیت،ناتوانی در برقراری با دوستان وبعضی از دبیرانش ونیز علائمی ناشی از بی حوصلگی وکسالت واحساس خستگی ،پوچی وزودرنجی ،کمک نخواستن از دیگران به هنگام نیازوسازش با وضع موجود واعتراض نکردن ،اجتناب از رقابت وبی علاقگی به درس وعدم تمرکز حواس ،اختلال در خواب وخوراک ،بی اعتمادی نسبت به یک تجربه موفقیت آمیز ویک فعالیت گروهی در او دیده می شود که اینها مانع از شور ونشاط او در جمع دوستان وخانواده اش شده است.

ج)علل ازدیدگاه دانش آموز

طی جلساتی که با او مشاوره داشته ام،عنوان کرده سکوت او به این خاطر است که حس می کنم خدا من و خانواده ام را فراموش کرده وحتی صدایمان را هم نمی شنود.چراپدر ،مادر وبرادرم باید از نعمت سلامتی برخوردار نباشند؟چراوبه چه انگیزه ای  باید تلاش کنم؟ آیا آینده ای جز این در انتظار من است که باید به تنهایی پرستاری آنها راعهده دار شوم. سردرد های انیس ناشی از حالات عصبی اوست چرا که مدام ذهن او مشغول این قضایاست.

 

 

 

 

د)زمانها ومکانها

بنا به گفته مادر انیس  بیشترین میزان سکوت او در خانه زمانی است که برادرش شروع به اذیت کردن او می کند.بیشترین دلخوشی انیس به گوشی همراه است.همکاران بویژه مدیر و معاون که سرو کار بیشتری با اودارند ،بیشترین زمان انزوای اوراوقتی دانسته اند که ازخانه به مدرسه می آید .(شروع کلاسها)

خود دانش آموز می گوید وقتی به مسائل خصوصی ام فکر می کنم،وفکرم به آینده مشغول می شود،دچار سردرد شدید می شوم که بحثهاوجدلهای با برادرم در خانه مسبب آن است .

و)افراد مرتبط با مسئله

به نظر می رسد انیس هنوز نتوانسته الگوی خوبی در دوستی ها با همسالانش بیابد لذا دو ستی را بر گزیده که از برخی لحاظ نمی تواند راهبر ویا مشکل گشای مناسبی برای اوباشد.اودر این انتخاب به دلیل کناره گیری از جمع نتوانسته گزینه مناسبتری برای ادامه دوستی اش انتخاب کند.

 

 

 

 

روش ترسیم مفاهیم

با بررسی مقالات وپژوهش های مختلف،پژوهشگر به دلایلی برای انزوا دست یافته و پارامترهایی را در خصوص علل گو شه گیری ودر حقیقت مشکلات انیس ،لیست کرده که در این قسمت به تجزیه و تحلیل آنها می پردازیم:

در نمودارترسیم مفاهیم علل اصلی که مستقیما در ایجاد گوشه گیری او در ارتباط هستند عبارتنداز:بیماریهای جسمی افراد خانواده، عدم اعتماد به نفس،عدم مشارکت و مسولیت پذیری درفعالیتهای دانش آموزی.

علل فرعی که بطور غیر مستقیم بر میزان انزوای دانش آموز تاثیر گذاشته اند عبارتند از :

بحران هویت وسردرگمی او موجب عدم اعتمادبه نفس او شده است.

عدم اعتماد به نفس بر احساس پوچی و بی ارزشی او تاثیر گذاشته است.

بیماریهای جسمی  والدین وبرادرش موجب محرومیت او از عواطف خانوادگی اوگردیده است.

بیماریهای جسمی  والدین همچنین ترس از آینده مبهم رادر او بوجود آورده است.

 تعاملات خانوادگی ،نداشتن امنیت روانی دانش آموز راایجاد نموده است.

   انتخاب راه یا راه حل های موقتی

انزوا، احساس تهی بودن و پوچی در درون می باشد، فرد منزوی احساس می کند ازجهان جدا شده است و دورافتاده است و ناگهان از آنچه که مایل است به آن برسد، محروم می شود، انزوا انواع مختلف و درجه های متفاوتی دارد، ممکن است انزوا را بعنوان یک احساس مبهم تجربه کرده باشید که گویی بعضی چیزها در وضع رضایت بخشی نیست و نوعی پوچی جزئی، به شما دست می دهد، یا احتمال دارد انزوا را بعنوان یک ناکامی بسیار شدید و دردی جانکاه احساس کنید.نوعی دیگری از انزوا ممکن است بدلیل احساس تنهایی وعدم ارتباط با مردم ایجاد شود  چون که به ندرت مردم به آنجا می آیند، به تنهایی مشغول کارید حتی شاید زمانی که مردم در اطراف شما هستند از نظر روحی احساس تنهایی کنید، چرا که نمی توانید با آنها ارتباط برقرار کنید.

دانش آموز

مرحله نوجوانی مرحله رشد شخصیت اوست . مشکلات روحی و سرسختی های دوران بلوغ فرا رسیده حال آن که هنوز جریان رشد کامل نشده است دانش آموز نیاز به حمایت و دلجویی و ایفای نقش در خانه و مدرسه دارد تا اعتماد به نفس در او رشد کند

ضمن مشاوره های مختلف به دانش آموز آگاهیهای لازم داده شودکه اگر انزوای او ادامه یابد،ممکن است اورا دچار افسردگی نماید.استعدادهای نهفته او به شکوفایی نرسد.ناامیدی به فضل خداونداورا از رسیدن به کمال باز دارد.باید که درجهت رسیدن به خوشبختی خود سرسختانه با مشکلات وکمبودها بستیزد وباتوکل به خدا پله های ترقی را بپیماید.

والدین

تغییر وضعیت محیط زندگی از روشهای مفید در درمان  گوشه گیری به شمار می روند.باید توصیه های تربیتی لازم به افراد خانواده که مستقیما با دانش آموز ارتباط دارند ، داده شود.

به مادر دانش آموزتوصیه شودتا حتی المقدور از مسولیتهای سنگین انیس در خانه کاهش داده تا بیشترین فکر او به تمرکز در دروسش اختصاص یابد.به علاوه همصحبتی ومحبت به اورا نیز افزایش دهد.

برادراو را نیز به موسسات دولتی مثل بهزیستی انتقال دهند تابار ی از دوش دانش آموز برداشته شود.

پدر اونیز به خانواده برگشته ودر کنار آنهازندگی کند وفامیل پدری او نیز آنهاراتحت حمایت عاطفی ومالی خود قرار دهند تا امید به آینده رادر او ایجاد نمایند.

همکاران

راهکار های مناسب برای همکاران به ویژه کادر دفتری که بیشترین برخورد را با او دارد ،دبیران عربی و زبان که معتقد به  بی علاقگی و سستی او در دروس هستند میتواند صورت گیرداز جمله به دبیران زبان وعربی توصیه شودکه که اورا با دانش آموز زرنگتری همراه سازندتادر اورادر رفع اشکالاتش یاری رسانند.همچنین فرصت ووقت بیشتری رابه اواختصاص دهند،میزان ارزشیابیهای درسی رااز او به حداکثر برسانندودر حقیقت اورا وادار کنند تا عقب ماندگی هایش را جبران کند.

مربی نیز باید اورا در فعالیتهای پرورشی فعال سازذ تادر حین انجام فعالیتهابه توانمندیهای خودآگاه شودوبه آینده امید وار گردد.

                        

     اجرای طرح نظارت

انزوا یک حالت منفعل و غیر فعال است. یعنی با عدم توجه ما، این حالت به آرامی، باقی می ماند و چنانچه هیچ کاری برای تغییر آن نکنیم، انزوا ادامه پیدا می کند، عجیب اینکه، لحظاتی وجود دارد که ما خود پذیرای انزوا هستیم. حتی گاهی فرو رفتن در این نوع احساسات منجر به افسردگی و ناتوانی می‌شود که البته باعث حالت منفعل تر و افسردگی بیشتر می‌شود .

دانش آموز

درتشخیص احساس تنهایی وبیان آن، ابتدا باید دانش آموز قبول کند که احساس تنهایی می کند، پس باید به آن خاتمه دهد، گاهی قبول کردن کردن این احساس برایش دشوار است باید از او بخواهیم که احساس انزوا را به روش های مختلف بیان کند، نوشتن مطالبی دردفتر خاطرات، یا نوشتن نامه خیالی به یک دوست، نقاشی کردن یا کشیدن تصویر چیزی، خواندن آواز با صدای بلند انجام هر کاری که بتواند احساسات خود را ابراز کند. بیان احساسات به دانش آموز کمک می کند تا دریابد بعضی از چیزها به احساس انزوای ما مربوط می شود مثل غم، عصبانیت و درماندگی، امکان دارد توانایی این را داشته باشد که بررسی کند که این احساسات از کجا می آیند. چگونه به زندگی ما مربوط می شود زمانی که ارزیابی این موارد را شروع کند برای ایجاد تغییر در احساساتش نیز توانمند تر می شود.

توانایی های خود را دست و کم نگیرد و در جهت رشد آن ها سعی و تلاش کند . ارتباطش را با خدا بیشتر کند با مشکلات ستیزه کند و از خود ضعف نشان ندهد  از حالات غیر فعال و منفعل بیرون آمده و در فعالیت های جمعی کلاس شرکت کند به خود بقبولاند  که مشکل برای همه است انسان هایی هستند که توانایی غلبه بر آن ها را دارند اجازه ندهند مشکلات او را از پا در آورد – امیدوارم به فکر آینده ای روشن باشد و در رسیدن به خوشبختی تلاش نمایم  در ادامه دوستی خود تفکر کند و معیاری دوستیابی اش را تغییر دهد.

 

 

والدین

نقش موثرخانواده درپيشگيري ازانزواطلبي نوجوانان[10]:گوشه گيري وانزواطلبي درنوجوانان به دلايل مختلف به وجودمي آيداماخانواده هانقش چشمگيري درپيشگيري ازاين امردارد.

سيمافردوسي،‌روانشناس باليني درگفتگوباخبرنگارباشگاه خبرنگاران گفت: گوشه گيري،‌انزواطلبي وکمرويي نوجوان درخانواده شکل ميگيرد. وي بيان کرد: گوشه گيري وانزواطلبي به معناي تنهادرخلوت نشستن وازجمع کناره گرفتن است.فردوسي ادامه داد: گوشه گيري وانزواطلبي زماني حالت بيماري به خودمي گيردکه شخص ازبودن باجمع احساس بيزاري کندواگربه موقع درمان نشودباعث پيدايش حالات رواني شديدوافسردگي مي شود.وي گفت:‌هرنوع تنهايي رانبايدگوشه گيري دانست وکودک گوشه گيرهرچند براي ديگران ناراحتي ورنجش ايجادنمي کنداماجزوغمگين ترين کودکان است.

اين روانشناس باليني اظهارداشت: محرومي ازمحبت خانواده،نقص عضويابيماري،شکستهاي متعددوتحقيرشدن کودک دربرابرجمع،نداشتن امنيت رواني درمحيط خانه ومدرسه،تنبيه وسرزنش کودک توسط والدين وبزرگترها،‌کنترل شديد تربيتي واختلال درگويش وتکلم ازعواملي است که باعث گوشه گيري وانزواطلبي کودکان مي شود. فردوسي افزود: محدودساختن فعاليتهاي زندگي،خجالت وسکوت،‌محروميت ناتواني دربرقراري ارتباط بادوستان وهمسالان وفرارازفعاليتهاياجتماعي،احساس پوچي،‌وبي ارزشي وتسليم دربرابرخواسته هاي ديگران ازعوارض گوشه گيري درکودکان ونوجوانان است.

فردوسي خاطرنشان کرد:‌خانواده هامي توانندباحمايتهاي عاطفي،تقويت اعتمادبه نفس درکودکان ونوجوانان واگذاري مسئوليتهاي مناسب باتوجه به توان جسمي وذهني آنها،‌تشويق براي حضوردرفعاليتهاي جمعي،ايجادامادگي براي بيان عقايدونظريات انزواطلبي رادرکودکان ونوجوانان خودکاهش دهند.[11]

طی جلسه ای که مادر انیس به مدرسه دعوت شد با وجود اینکه خود از مشکل  فقدان سلامتی رنج می برد ، اهمیت و نقش مادر و سایر افراد خانواده را برایش توجیه می کنیم .با اندک اطلاعات روانشناسی که در حین مطالعه کسب کرده بودم و همکاری و راهنمایی های مدیر آموزشگاه ،راهکار ها و توصیه هایی در زمینه های نقش مهم مادر در حمایت های عاطفی و تقویت اعتماد به نفس و کنترل تربیتی مناسب در رفت و آمد های انیس با دوستش را به اطلاع مادرش رساندیم  و از او خواستیم حتی الامکان از مزاحمت های برادر او جلو گیری کند تا محیط آرام تری برای مطالعه انیس  ایجاد گردد .

مادرش می گوید: برای کاهش درسر هاومزاحمتهای برادر انیس ،تاحد امکان در خانه مراقبش هستم،تا انیس درسهایش را بهتر بخواند.گاهی نیز  اورا از خانه دور می کنم واورا به خانه اقوام می برم.رفت وآمد با فامیل بیشتر کرده ام تا کمتر سراغ دوستش –مونس- را بگیرد.اواز اینکه خانواده شوهرش سراغی از آنها نمی گیرند واحساس مسولیتی نمی کنند ناراحت است .اومانده با جسم ناتوانی که سکته کرده وتوانایی مراقبت از فرزندانش را ندارد فرزند پسری که عقب مانده ذهنی است ودختری  که هرچند مشکل جسمی ندارداما تنهایی او راگوشه گیر ومنزوی نموده است . دراین مرحله پژوهشگر نتوانست برای مشکل خانوادگی انیس اقدامی نمایدو.نتوانست حتی یک با خانواده پدری اورا ملاقات کند .

همکاران

شیوه‌های درمان انزواطلبی، بسیار متعدد و متنوع می باشند . معلمان و والدین در رفع مشکلات نوجوانان گوشه‌گیر نقش بسزایی دارند و با صمیمیت و محبت باید تمام تغییرات رفتاری مناسب و موفقیت‌آمیز آنان را مورد توجه قرار دهند و با تشویق آنان را به سوی فعالیت‌های اجتماعی سازنده در مدرسه، خانه و اجتماع راغب سازند. فرد منزوی زمانی که در یک فعالیت لذتبخش شرکت دارد‌، ذهنش از احساس تنهایی دور می شود همچنین بدین طریق مستقیماً حالتش را تغییر داده  و با دانش آموزان دیگر مخصوصاً دانش آموزانی که علائق مشابهی دارند آشنا می شود. به منظور جلوگیری از حالت انزوا باید طوری برنامه ریزی کنیم که دانش آموز گوشه گیر به گروههای مختلفی که در مدرسه وجود دارد (گروههای،درسی ورزشی ،هنری ،نمایشی ،پرورشی ،اجتماعی ) ملحق شود یا علاقه جدیدی را در خود گسترش دهد فقط به خاطر اینکه فکر کند این کار او را بهتر و جذاب تر می کند. روش بهتر شرکت در کاری است که قبلاً از آن لذّت می برده یا فکر می کند جالب است .

برای کلیه دبیران ، جلسه ای با حضور مدیریت محترم منعقد گردید تا به موضوع انیس و مشکلات و نیز توانایی های او پرداخته شود .

معاون مدرسه قرار شد او را مامور انتظامات سالن کند . در امور دفتری به ویژه روز هایی که به کمک دانش آموزان نیاز است از همکاری او استفاده کند .

دبیران ریاضی و ادبیات که نظر مساعدی نسبت به انیس دارند باید انیس را به عنوان دانش آموز برتر در این دروس  سرگروه فعالیت های گروهی در کلاس کنند تا یک گروه چند نفره را رهبری کند .

دبیر مطالعات اجتماعی نیز انیس را در مقابل عمل انجام شده  قرار داده ، مثلا تحقیق یا کنفرانس برای او تعیین کند.

دبیر فیزیک در حل تمرینات فیزیک او را فعال نماید چرا که معتقد است اعتماد به نفس بالایی دارد.دبیر عربی و زبان :ظاهرا به نظر می رسد چندان تمایلی به این درس ها ندارداین بزر گواران در بیان علت کم کوشی انیس می گویند  حواسش پرت است و بی حوصله و بی رقیب است .باید نظر خود را نسبت به او تغییر دهند و تا حد امکان شیوه تدریس و یا کلاس داری خود را تقویت کنند . و من نیز که مربی پرورشی هستم استعداد ها و زمینه های رشد او را در یابم تا با انجام این روش اگر انیس مشکل انزوا طلبی دارد برطرف شود . مسولیت پذیری ، مشارکت وهمفکری و استفاده از تخصص او در زمینه های هنری از جمله فعالیت هایی است که پژوهش گر در این راستا انجام داده است .

مربی پرورشی

يكي از زمینه های رشد اجتماعی نوجوانان دراین سن   مسوولیت پذیری وایجاد روحیه مشارکت درفعالیتهای گروهی  به منظور افزایش قدرت اعتماد به نفس درآنان است  . از دانش آموزان کلاسها برای انتخابات شورای دانش آموزی ثبت نام بعمل آوردم.اسم انیس رانیزدرردیف کاندیدا نوشتم.بعد از شمارش آرا متاسفانه رای نیاورد.برنامه های قابل اجرا درهفته بسج دانش آموزی وگرامیداشت روز دانش آموز نزدیک بود .از دانش آموزان شنیده بودم که انیس  در طراحی مهارت خوبی دارد .اوراصدازدم وبه او گفتم برای اجرای برنامه های ویژه ی روز دانش آموز نیاز به یک پرچم آمریکاویک کاریکاتور از آمریکا داریم .وسایلی در اختیارش قرار دادم تادر خانه آنها را تهیه کند.روز بعد این کار رابه نحو احسن آماده کرده بود.

درمراسم روز دانش آموز ازهنرمندی او وخلاقیتش تقدیر کردم.ازاو خواستم تادرطول سال تحصیلی ستاد تربیتی آموزشگاه   را درتزیینات وتبلیغات ویژه ی ایام الله یاری نماید. ازآن روز به بعد ارتباطم باانیس بیشتر وبیشتر شد شماره ی همراهم را در اختیارش گذاشتم تا هر موقع دوست داشت با من ارتباط برقرار کند .اولین پیامکی که برایم فرستاد این بود:«هیچکس مترسک را دوست نداره چون پرنده ها را می ترسونه،اما من دوستش دارم چون تنهایی رو خوب درک می کنه».

درمدرسه برای انجام فعالیتهای پرورشی زیاد از او کمک می گرفتم .کم کم ازاعتقاداتش پرسیدم .اینکه چرا فکر می کند خدا آنها را دوست ندارد؟یک روز که واقعا گرفته به نظر می رسید،صدایش زدم باهم به حیاط مدرسه رفتیم .من شروع کردم:انیس  جان مشکلی پیش آمده ؟  نه چیزی نیست .پس چراسرحال نیستی؟  مهم نیست.   متوجه شدم دلش نمی خواهد حرفی بزند این بار من از زندگی گذشته ام –که تاحدودی بامشکلات همراه بوده –برایش تعریف کردم. درحین صحبتهایم کمبودهاومسائل پیچیده یک زندگی که برای همه ی انسانها پیش می آید رانیز عنوان نمودم .انیس  دختر فوق العاده تیزی بود به درکی که می خواستم رسید .حرفهایم را متوجه می شد .بعداز شرح حال خودم، از او پرسیدم اگربه جای انتخاب این مسیر برای خودم بیراهه راانتخاب می کردم –باوجوداینکه خداعقلی به من داده تاازآن بهره مند شوم-آیاپایان کارم این می شد که اکنون هستم .آن خدایی که من وتورا آفرید آیا بنده اش را به حال خو د وامی گذارد.؟من درزندگی ام برخداتوکل کردم وازعقلم درانتخاب راهی که پیش رو دارم کمک گرفتم.اکنون تونیز تواناییهایی داری که خودت به آنها واقف نیستی؟اگر بدانی که تکیه برتوکل خداوند درکنار سعی وتلاش چگونه تو را به سعادتمندی می کشاند ،هیچگاه در مقابل مشکلات زندگی سرخم نمی کنی .من اکنون ازاینکه مربی تو هستم به خود می بالم .ازاینکه شنونده ی درددلهای تو هستم خرسندم چرا که هرکسی نمی تواند مربی شود .  تونیز ای عزیزم آغاز راهی باکوله باری پر ازمشکلات وخطرات راه .مباداکه غفلت کنی .درادامه هدف خداوند از  خلقت بندگان  رابرایش توضیح دادم .«رسیدن به کمال بوسیله امتحان الهی ».

روزها می گذشت .ارتباط اوبا من بیشتر می شد .درفعالیتها هم کمکم می کرد وهم من از نظرات او برای انجام فعالیتهای پرورشی استفاده می کردم.برای انجام مراسم مذهبی وملی دراجتماعات دانش آموزی بامن همکاری می کرد.

 

                                   

گرد آوری شواهد2

والدین

فصل امتحانات ازراه رسید.درآخرین جلسه ملاقات با مادر انیس –که به منظور بررسی وضعیت کنونی  اوبرگزار شد-وضعیت انیس را اینگونه توصیف می کند:

روحیه اوبهتر از قبل شده ،هرچندهنوز مشکل عاطفی از ناحیه پدرش منتفی نشده است .ومتاسفانه خانواده پدرانیس تاکنون به فکر چاره ای برای رفع یا بهبود وضعیت سلامت فرزندشان نکرده اند.

دانش آموز

انیس درتمام مدتی که در آموزشگاه است شاد به نظر میرسد وبه گفته خودش ترجیح میدهد،بیشتر  وقتش را در مدرسه بگذراند.رنگ پریدگی انیس درچهره اش دیده نمی شود وسردردهایش ازبین رفته ودیگر سراغی از قرص نمی گیرد.در کلاس باتعدادی از دانش آموزان تشکیل گروه درسی داده اند تا در ایام اامتحانات انیس در دروس ریاضی و فیزیک به آنها کمک کند ودر مقابل آنها در درس زبان و عربی اورا یاری کنند.

به گفته خودش موقع درس خواندن تمرکز حواسش بیشتر شده ،فقط در درس زبان به دلیل اینکه از پایه ضعیف است هنوز مشکل دارد..مضمون پیامک هایش با گذشته فرق دارد .مثلامدتی پیش این پیامک را برایم فرستاد:

«...وکسی می گوید سر خود بالا کن .به بلندا بنگر .به بلندای پر از نور و امید و خودت خواهی یافت،خانه دوست کجاست.خانه دوست در آن قلب پر از نور خداست وفقط دوست خداست.»

برداشت من از این پیامک این است که نگزش انیس نسبت به آینده تغییر کرده و .یاس وناامیدی او کاهش یافته است.

 

همکاران

تغییر چشمگیر انیس در مدرسه کاملا مشهود است.او دوطلبانه برای کمک به معاون مدرسه  به دفتر می آید.معاون نیز ترجیح می دهد اگر کاری داشته باشد،که از عهده دانش آموزان برآید،انیس را مسوول این کار می کند.

دبیر ریاضی و ادبیات و فیزیک که مشکلی با اونداشتند،

دبیر مطالعات اجتماعی خبر از پویایی بیشتر او در کلاس می دهد.ومی گوید تمایل بیشتری به شرکت در بحث های درسی در کلاس دارد.

دبیر زبان می گوید:انیس از پایه ضعیف است.زمان بیشتری دارد تا این عقب ماندگی را جبران کند.او باید دایره لغات انگلیسی را با تمرین زیادتر افزایش دهد.با این وجود نسبت به ابتدای سال پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته است.

دبیر درس عربی نیز وضعیت اورا مناسب ارزیابی می کند.

به فعالیتهای پرورشی از قبیل اجرای مراسم در صبحگاه علاقه ای نشان نمی دهد اما وقتی باپیشنهاد من باشد مخالفت هم نمی کند. امادر طراحی قابلیت  وشایستگی  خوبی دارد.واین امر باعث شده تابرای مناسبتهای مختلف طرحهای خوبی بکشدودر مسابقات فرهنگی وهنری در رشته طراحی دوطلب شود. شرکت او در نماز جماعت نیز  افزایش یافته است.

بامید اینکه شاهد درخشش نوجوانانی مثل انیس در عرصه های مختلف مذهبی وهنری باشیم.

 

 

اعتبار یابی

گروه تشخیص اعتبار ی متشکل از استاد ارجمند ،مدیر یت مدرسه مذکور ،یکی از دانشجویان رشته دینی –عربی  ونیز خود پژوهشگر برآن شده اند تا طرح مطالعاتی این حقیر را ارزیابی نمایند.

آموزشگاه

به نمایندگی ازطرف  همکاران آموزشگاه ، مدیریت محترم در ارزیابی طرح معتقدندکه:

طرح انجام شده نتیجه عملکرد مسولین مدرسه بویژه مربی تربیتی آموزشگاه است .این جای بسی امید واری است که هرکدام از ما درحل مشکلات عدیده ی دانش آموزان تلاش نماییم.هرچند بنده درابتدا عقیده ای به گوشه گیری دانش آموز نداشتم ،اما بامطالعه طرح نتایج مناسبی کسب نمودم.اگر می توانستیم در حوزه ی خانواده هم موفق شویم طرح جالبتر وارزنده تر می گشت.

دانشجو

دانشجوی محترمی نیز از رشته خودمان در بررسی طرح نظرشان را اینگونه عنوان می کنند که:

بیشترین درصد توفیق طرح مطالعاتی حاضر به زمینه های رشد پرورشی وروانشناسی اختصاص یافته  است. حال آنکه پژوهشگر می توانست سایر راهکارهارا نیز غنی تر سازد ،که این البته به حوزه ی کاری او بر می گردد.

پژوهشگر

محقق طرح مطالعاتی مزبورراکه،نتیجه عملکرد مسولین مدرسه بوده است،مثبت ارزیابی نموده ،چرا که در این زمینه به نتایج خوبی رسیده است.امابه دلیل اینکه موفق به توفیق چشمگیری در معضل خانواده نشده ،لازم می داند تا متخصصین دراین امر نیز اورا یاری کنند تا در مشکلاتی از این قبیل بتواند گامی هرچند کوتاه بردارد.

استاد راهنما

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                                                        منابع و مآخذ

 

[1]ماسن هنری پاول و دیگران؛ رشد و شخصیت کودک، مهشید یاسایی، تهران، نشر مرکز، 1368، ص 634.

[2] منصور، محمود؛ روان‌‌شناسي ژنتيك،جلد 1، تهران، سمت، 1384، چاپ ششم، ص 195.

[4]هالد، فیلد؛ روان‌شناسی کودک و بالغ، مشفق همدانی، صفی علیشاه، 1356، ص 295 تا 306.

[5]رالف، موس؛ نظریه بنیادی در مورد نوجوانی، صاحب‌الزمانی و دیگران، عطایی، 1357، ص 10.

[6] پارسا، محمد؛ روان‌شناسی رشد، تهران، بعثت، 1374، ص 214.

[7] بلر و جونز؛ روان‌شناسی نوجوانی، رضا شاپوریان، نشر تهران، 1375، ص 14.

[8]شرفی، محمدرضا؛ دنیای نوجوان، تهران، تربیت، 1376، چاپ چهارم، ص 47.

[9]مجلات :« روان‌شناسی و علوم تربیتی »« پیوند »« فروردین 1385 - شماره 318 »

 

 

 



 

[1]؛ رشد و شخصیت کودک-ص 634

 

[2]روان‌‌شناسي ژنتيك،-ص 195

[3]روان‌شناسی کودک و بالغ-ص 295 تا 306.

4نظریه بنیادی در مورد نوجوانی-ص10

 

 

[5]دنیای نوجوان،  ص 47.

 

[6]روان‌شناسی رشد ص 214.

[7]روان‌شناسی نوجوانیص 14.

[8]نمونه ای از فرم شرح واقعه به پیوست ضمیمه شده است.

 

[9]نمونه ای از فرم مقیاس درجه بندی در پیوست  ضمیمه شده است

 

[10]http://yjc.ir/portal/NewsDesc.aspx?newsid=460929

 

 

 

[11]

تاريخ ارسال

1390/02/28  موضوع خبر:تربیت فرزند وروابط والدین با فرزندان

کدخبر:

56722     منبع خبر :باشگاه خبرنگاران  سایت : www.modabber.rozblog.com

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
مدبر سایت


درباره ما
Profile Pic
این وبلاگ جهت شرکت در چهارمین فراخوان استانی مربی پژوهنده آموزش و پرورش سبزوار ،خراسان رضوی ساخته شده است.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 10
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 8
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 22
  • بازدید ماه : 58
  • بازدید سال : 275
  • بازدید کلی : 21,937
  • کدهای اختصاصی

    مترجم پی اس پاور

    مترجم سایت

    
    پیچک

    تقویم شمسی

    ابزار وبلاگ